بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی کشور است که با اجرای طرحهای توسعه پیشبینی شده، قادر خواهد بود در میان بنادر تمامی کشورهای منطقه به عنوان یک بندر با قابلیتهای فوقالعاده (Mega Port) و در قامت یک «شهر لجستیکی» فعالیت کند.
طی یک دهه اخیر، تلاشهای ارزشمندی برای توسعه بندر چابهار صورت گرفته و ظرفیت تخلیه بارگیری این بندر از ۲.۵ میلیون تن به حدود ۱۵ میلیون تن افزایش یافته است. چشم انداز توسعه بندر تا پایان فاز پنج توسعه، رسیدن به ظرفیت تخلیه و بارگیری ۸۶ میلیون تن بار است.
اما سیاست اشتباهی که در توسعه آن منطقه صورت گرفته است، غفلت از توسعه متوازن کل زنجیره لجستیک چابهار بوده است؛ به گونهای که به دلیل عدم توجه به رشد و ظرفیتسازی متناسب در حلقههای پیشین (خطوط کشتیرانی که به بندر چابهار سرویس میدهند) و حلقههای پسین (شبکه ریلی و جادهای متصل به بندر چابهار در داخل ایران) زنجیره لجستیک بندر چابهار، در بهترین شرایط شاهد بهرهگیری از حدود ۳۰ درصد از ظرفیت بندر چابهار بودهایم.
خوشبختانه این نقیصه بزرگ، طی یکی دو سال اخیر مورد توجه دولتمردان قرار گرفته است و اکنون شاهد تلاشی وافر در ارتقای ظرفیت و اتصال مسیرهای جادهای و ریلی کشور به این بندر استراتژیک هستیم.
دلایل استراتژیک بودن بندر چابهار
- در ورودی خلیج فارس و مدخل اقیانوس هند از موقعیت جغرافیایی منحصربفرد و مناسبی برخوردار است.
- تنها بندر اقیانوسی ایران است.
- منطقه آزاد بودن چابهار
- تنها منطقه ایران که از تحریمهای آمریکایی و بینالمللی مستثنا شده است.
- نقش بیبدیل چابهار در توسعه شرق کشور که غالبا از مناطق محروم و توسعه نیافته هستند.
- نزدیکترین فاصله زمینی تا کشورهای افغانستان ، پاکستان و آسیای میانه را داشته و ترانزیت کالا از طریق این بندر به مثابه اقتصادیترین بندر برای
- انجام مبادلات بازرگانی با کمترین هزینه حمل به شمار میرود.
- چابهار در چشمانداز اقتصادی و جغرافیایی بینالمللی برای چین، هند، افغانستان، روسیه و جمهوریهای آسیای میانه (ترکمنستان، ازبکستان،
- قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان) بسیار اهمیت دارند.
- بهترین راه ترانشیب کالا به بنادر دیگر خلیج فارس می باشد.
- طرحهای توسعه عظیمی که تحت مگاپروژه توسعه سواحل مکران در حال سرمایهگذاری و اجرا است.
برخی چالشهای توسعه بندر چابهار
- عدم جذب و ناکارآمدی سرمایهگذاران خارجی در توسعه بندر چابهار
- عدم حضور و فعالیت بازیگران بینالمللی لجستیک بندری در چابهار
- اقتصاد بسیار ناپایدار افغانستان به عنوان اصلیترین کشور هدف چابهار
- نبود زیرساخت ریلی و جادهای متصل به بندر چابهار و کندی زیاد در توسعه ریلی منطقه
- ضعف زیرساخت حملونقل هوایی (فرودگاه) در چابهار
- دور بودن از مراکز صنعتی، تجاری و جمعیتی
- بالا بودن هزینههای حمل دریایی (کانتینری و فله) به بندر چابهار
- ضعف در بازاریابی بینالمللی و ناشناخته بودن بندر چابهار برای خیلی از خطوط کشتیرانی بینالمللی
- فعال نبودن شرکتهای حملونقل جادهای توانمند در مسیر چابهار (به دلیل یکسره بودن بار)
جمعبندی
با توجه به مزیتهای استراتژیک منطقه بلوچستان و بندر چابهار، بدون شک بندر چابهار را میتوان یکی از بهترین مکانهای کشورمان برای تبدیل شدن به یک «شهر لجستیکی» در قامت بینالمللی و با رویکرد پوشش نیازهای تجاری و ترانزیتی کشورهای محصور در خشکی منطقه دانست.
بهترین تصمیم دولت سیزدهم که قطعا کلید موفقیتش در آینده نزدیک خواهد شد، در این است که توسعه همگن و متوازن «کریدور شرق» با مرکزیت چابهار را به عنوان اصلیترین مگاپروژه پیشران کشور دنبال کند و با ایجاد «شهر لجستیکی چابهار» با محوریت بخش خصوصی واقعی، به این منطقه مستعد و در عین حال مظلوم، نقشی حتی فراتر از یک «مگاپورت» بخشد.
در یک کلام، «چابهار» (و لجستیک آن) چنانچه به درستی و به سرعت تدبیر شود، میتواند نقش فرشته نجات تجارت به گِل نشسته ایران و چراغ جادوی این سرزمین برای شکست پروژه حذف خاموش ایران از نقشه تجاری دنیا و منطقه را به خوبی بازی کند و برعهده گیرد.
نویسنده: مجتبی سلیمانی سدهی؛ مدیرعامل آمادگران